جواب دادن عطسه

۱- هنگام جواب دادن و چگونگی پاسخ گفت

رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- می‌فرماید: 

 «وإِذَا عَطَسَ فَحَمِدَ الله فَشَمِّتْهُ» [۴۷]. 

 «وقتی که مسلمان، عطسه زد و الحمدلله گفت، در جوابش بگو، برحمک‌ الله». 

در حدیثی دیگر رسول اکرم-صلّی الله علیه وسلّم- می‌فرماید: 

 «إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْعُطَاسَ وَیکْرَهُ التَّثَاؤُبَ» [۴۸]. 

 «خداوند، عطسه زدن را دوست دارد و خمیازه کشیدن را ناپسند می‌دارد». 

پس عطسه زدن، از جانب خداوند است و خمیازه کشیدن از جانب شیطان. زیرا عطسه زدن، باعث باز شدن شریان‌های قلب و انشراح صدر می‌گردد. و این، رحمتی از جانب خداوند است که رازش را بهتر می‌داند. لذا هنگام عطسه زدن باید «الحمدلله» گفت. 

ولی از خمیازه کشیدن، تا جایی که ممکن است باید جلوگیری کرد. رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- فرمود: 

 «إذَا عَطَسَ أَحَدُکُمْ فَلْیقُلْ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَلْیقُلْ لَهُ أَخُوهُ یرْحَمُک اللَّهُ وَإِذَا قَالَ یرْحَمُک اللَّهُ فَلْیقُلْ یهْدِیکُمْ اللَّهُ وَیصْلِحُ بَالَکُمْ». 

 «هرگاه یکی از شما عطسه زد، بگوید: الحمدلله. و برادر او در جوابش، بگوید: یرحمک‌الله و هنگامی که به او گفت: یرحمک الله، عطسه‌زننده در جوابش بگوید: یهدیکم‌الله ویصلح بالکم». 

انس‌بن مالک-صلّی الله علیه وسلّم- می‌گوید: دو نفر نزد رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- عطسه زدند. پیامبر اکرم-صلّی الله علیه وسلّم- در جواب یکی از آن‌ها گفت: یرحمک‌الله. و به دیگری، پاسخی نداد. فردی که آن حضرت-صلّی الله علیه وسلّم- به عطسه‌اش جواب نداد، گفت:‌ای رسول خدا! فلانی عطسه زد به او جواب دادی ولی من عطسه زدم، به من جواب ندادی؟ رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- فرمود: او، الحمد لله گفت ولی تو الحمد لله نگفتی [۴۹]. 

ابوموسی اشعری-رضی الله عنه- می‌گوید: نبی‌اکرم-صلّی الله علیه وسلّم- فرمود: 

 «إِذَا عَطَسَ أَحَدُکُمْ فَحَمِدَ اللَّهَ فَشَمِّتُوهُ فَإِنْ لَمْ یحْمَدِ اللَّهَ فَلاَ تُشَمِّتُوهُ» [۵۰]. 

 «هرگاه، یکی از شما عطسه زد و گفت: الحمدالله، در جوابش بگویید: یرحمک‌الله. اما اگر الحمدالله نگفت، به او یرحمک‌الله، نگویید». 

پس از حدیث فوق درمی‌یابیم که اگر کسی عطسه زد و گفت: الحمد لله، واجب است که در جوابش بگوییم: یرحمک‌الله. اما اگر سکوت کرد و الحمد لله نگفت، ما هم نباید به او یرحمک الله بگوییم. 

جواب دادن عطسه، فرض عین است یا فرض کفایه؟ 

مالکی‌ها، از جمله ابن ابی زید و ابن العربی جواب دادن عطسه را فرض عین می‌دانند و صحیح هم همین است. پس بعنوان مثال اگر اهل مجلسی شنیدند که عطسه‌زننده گفت: الحمد لله، باید در جوابش، بگویند: یرحمک ‌الله. و جواب دادن یک نفر، کفایت نمی‌کند. بلکه همه باید به او جواب بدهند. زیرا فرض عین است نه فرض کفایه. 

عادت رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- این بود که هنگام عطسه زدن، دست یا لباسش را جلوی دهان مبارکش می‌گرفت تا صدایش را پایین بیاورد [۵۱]. 

پس سنت است که مسلمان، هنگام عطسه زدن، صدایش را بلند نکند. 

در حدیثی دیگر، رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- فرمود: 

 «شَمِّتْ أَخَاکَ ثَلاَثًا فَمَا زَادَ فَهُوَ زُکَامٌ» [۵۲]. 

 «سه بار، جواب عطسه‌ی برادرت را بده. و اگر بیش از این، عطسه زد، سرماخوردگی است». 

یعنی اگر کسی یک بار عطسه زد و گفت: الحمد لله، در جوابش بگو: یرحمک‌الله. و بار دوم و سوم هم به او بگو: یرحمک ‌الله. اگر برای چهارمین بار، عطسه زد، به او بگو: خداوند، تو را عافیت بخشد. 

مردی نزد رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- عطسه زد. آن حضرت-صلّی الله علیه وسلّم- به او گفت: یرحمک‌الله. اما هنگامی که دوباره عطسه زد، رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- فرمود: «این مرد، سرماخورده است» [۵۳]. 

ابن قیم رحمه‌الله می‌گوید: رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- با گفتن جمله‌ی «این مرد، سرما خورده است» می‌خواست یادآور شود که او بیمار است و نیاز به دعای عافیت دارد. 

دیگر اینکه عذر جواب ندادن به عطسه را بیش از سه بار، بیان کرد. همچنین به آن مرد، تذکر داد که بیمار است و باید به فکر مداوای بیماری‌اش باشد زیرا اگر سهل‌انگاری کند، بیماری‌اش شدت می‌گیرد و مداوایش دشوار می‌شود. 

باید دانست که سخنان رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- سرتاسر حکمت، رحمت، علم و هدایت است [۵۴]. 

و در روایتی دیگر آن حضرت-صلّی الله علیه وسلّم- فرمود: 

 «إذَا عَطَسَ أَحَدُکُمْ فَلْیشَمِّتْهُ جَلِیسُهُ فَإِنْ زَادَ عَلَى ثَلَاثٍ فَهُوَ مَزْکُومٌ وَلَا یشَمَّتُ بَعْدَ ثَلَاثٍ» [۵۵]. 

 «هرگاه، یکی از شما عطسه زد، هم‌نشینش بگوید: یرحمک‌الله. اما اگر بیشتر از سه بار، عطسه زد، باید بداند که سرما خورده است و دیگر، جوابش را ندهد یعنی یرحمک‌الله نگوید». علما می‌گویند: اگر بیشتر از سه بار، عطسه زد، برایش دعای عافیت نماید. 

مسأله‌ی اول: اگر کسی عطسه زد و الحمد لله گفت ولی شما الحمد لله او را نشنیدید اما فردی که کنارش نشسته است، شنید و شما دانستید که الحمد لله گفته است. در چنین حالتی چه باید کرد؟ 

در این صورت، باید به او یرحمک‌الله گفت. اما اگر الحمد لله گفتن او برای شما محرز نشد، به او یرحمک‌الله، نگویید. 

مسأله‌ی دوم: آیا کسی که عطسه می‌زند و الحمد لله را فراموش می‌کند باید یادآوری شود؟ 

امام نووی و عده‌ای از علمای دیگر یادآوری آن را تأیید کرده و امری پسندیده دانسته‌اند. چنانچه ابراهیم تیمی، چنین کرد. همچنین مردی نزد ابن مبارک عطسه زد و الحمد لله نگفت. ابن مبارک گفت: هرگاه، شخصی عطسه زد، چه بگوید؟ آن مرد گفت: الحمد لله بگوید. در نتیجه، به او یرحمک‌الله گفت. البته این، یک رأی است. 

اما رأی صحیح، این است که یادآوری، لازم نیست زیرا چنانچه بیان گردید فردی نزد نبی‌ اکرم-صلّی الله علیه وسلّم- عطسه زد و الحمدلله نگفت. آن حضرت-صلّی الله علیه وسلّم- نه به او یرحمک‌الله گفت و نه او را یادآوری کرد [۵۶]. اگر یادآوری لازم می‌بود، رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- این کار را می‌کرد. و این، نوعی تنبیه برای آن شخص به شمار می‌رود. پس هنگامی که شخص، خودش را از برکت الحمد لله گفتن، محروم می‌کند، باید از برکت دعا نیز محروم گردد [۵۷]. 

باید دانست که قول راجح، همین است. یهودیان نیز که در مجلس رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- عطسه می‌زدند و الحمد لله می‌گفتند و آن حضرت-صلّی الله علیه وسلّم- در جواب آنان می‌گفت: «یهدیکم‌الله ویصلح بالکم» [۵۸]. یعنی خداوند شما را هدایت کند و حال شما را اصلاح نماید. 

حکمت را در سخنان رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- ملاحظه نمایید. یهودیان به هدایت، نیاز دارند و شایسته‌ی رحمت نیستند پس چگونه برای آنان، طلب رحمت شود در حالی که مخالف رحمت‌اند. آن‌ها قبل از اینکه مورد رحمت قرار گیرند، به هدایت نیاز دارند. لذا رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- برای آنان دعای رحمت نکرد و یرحمک‌الله نگفت بلکه دعای هدایت کرد و فرمود:  «یهْدِیکُمْ اللَّهُ وَیصْلِحُ بَالَکُمْ». 

عیادت بیمار

رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- فرمود: 

 «وَإِذَا مَرِضَ فَعُدْهُ» [۵۹]. 

 «هرگاه مسلمان، مریض شد، به عیادتش برو». 

عیادت مریض، یکی دیگر از پل‌های دوستی و محبت، میان مسلمانان به شمار می‌رود. و حقی است که مسلمان بر برادر مسلمانش دارد. یعنی هنگامی که مریض شد، به عیادتش برود. 

باید دانست که عیادت مریض، آداب و فضایلی دارد که به بیان برخی از آن‌ها می‌پردازیم: 

رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- فرمود: 

 «مَنْ عَادَ مَرِیضًا لَمْ یزَلْ فِى خُرْفَةِ الْجَنَّةِ حَتَّى یرْجِعَ» [۶۰]. 

 «هر کس، به عیادت مریضی برود، تا زمانی که برگردد، در باغ‌های بهشت بسر می‌برد». 

رسول اکرم-صلّی الله علیه وسلّم- نیز به عیادت یارانش می‌رفت. آن حضرت-صلّی الله علیه وسلّم- به عیادت سعدبن ابی‌وقاص-رضی الله عنه- رفت و برایش دعای خیر نمود و به او گفت: 

 «وَلَعَلَّکَ أَنْ تُخَلَّفَ حَتَّى ینْتَفِعَ بِکَ أَقْوَامٌ وَیضَرَّ بِکَ آخَرُونَ» [۶۱]. 

 «شاید تو زنده بمانی و افرادی از [مسلمانان] از تو سود ببرند و گروهی دیگر [کفار] از تو ضرر ببینند». 

همچنین نبی رحمت-صلّی الله علیه وسلّم- به عیادت جابر-رضی الله عنه- رفت و دید که بیهوش است. پس وضو گرفت و روی جابر آب ریخت و او را به هوش آورد. 

همچنین پیامبر اکرم-صلّی الله علیه وسلّم- به عیادت مردی بادیه‌نشین رفت و هنگامی که بر او وارد شد، گفت: 

 «لاَ بَأْسَ طَهُورٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ». 

 «اشکالی ندارد ان‌شاءالله باعث پاکی گناهان می‌گردد». 

آن مرد بادیه‌نشین گفت: هرگز، بلکه تبی است که در پیرمرد کهنسالی، شعله می‌زند که قبر‌ها در انتظار زیارت او هستند. رسول‌الله فرمود: «پس بله، در این صورت». در نتیجه، همین تب، کمرش را شکست و باعث هلاکت وی می‌گردید. 

عادت مبارک آن حضرت-صلّی الله علیه وسلّم- چنین بود که هرگاه، به عیادت مریضی می‌رفت، اندکی بر بالینش می‌نشست و به خاطر دوستی و محبت، دست مبارکش را بر سینه‌ی بیمار می‌گذاشت و برایش دعا می‌کرد. 

آداب عیادت

نزد اهل سنت، هر سه روز یک بار باید به عیادت بیمار رفت مگر اینکه او، یکی از خویشاوندان نزدیک باشد. مثل پدر، فرزند، برادر و یا کسی مانند آن‌ها. پس نباید نزد بیمار به اندازه‌ای رفت و آمد کنیم که باعث خستگی او شویم. 

ذهبی در شرح حال سلیمان‌بن مهران، ملقب به اعمش می‌گوید: وی دچار بیماری مزمنی شد یعنی برای مدت طولانی، بیمار گردید. مردم به عیادتش می‌رفتند و به کثرت نزد او رفت و آمد می‌کردند تا جایی که او را خسته کردند. سرانجام، بیماری‌اش را بر کاغذی نوشت و آن را زیر بالش خود نهاد. پس هر کس که درباره‌ی بیماری‌اش می‌پرسید، آن کاغذ را بیرون می‌آورد و می‌گفت: بخوان! و هنگامی که جمعیت کثیری به عیادتش می‌رفت، برمی‌خاست و بالش خود را زیر بغل می‌نهاد و می‌گفت: خداوند مریض شما را شفا داد!. 

مسلمان باید وقت مناسبی را برای عیادت مریض، انتخاب کند. و نباید هنگام خواب، استراحت، غذا خوردن و یا نماز خواندن بیمار، به عیادتش برود. 

یکی دیگر از آداب عیادت این است که شخص عیادت‌کننده مدت زیادی نزد بیمار، نماند. چنانکه بعضی از مردم، هنگامی که به عیادت بیمار می‌روند، بیماری دیگری به بیماریش می‌افزایند. یعنی یک یا دو ساعت نزد او می‌ماند که این خود نیز خلاف آداب عیادت می‌باشد. 

پس هرگاه، به عیادت کسی رفتی که بیماری ساده‌ای داشت، صحتش را به او گوشزد کن و آسانی مریضی‌اش را به او یادآوری نما و بگو: ماشاءالله، فکر نمی‌کردم که حالت این قدر خوب است. خداوند، تو را شفا دهد و عافیت بخشد. ان‌شا‌ءالله، به زودی این بیماری، تو را‌‌ رها خواهد کرد. و کلماتی مانند این‌ها به زبان بیاور. 

این‌طور نباشد که عیادت‌کننده با چهره‌ای (مأیوس‌کننده) نزد مریض برود و طوری با او صحبت کند که یک بیماری به بیماری‌اش بیفزاید. بعضی از مردم که خداوند آن‌ها را هدایت کند، به مریض طوری وانمود می‌کنند که در بد‌ترین حالت بسر می‌برد و بیماری‌اش هیچگونه علاجی ندارد و بر او لازم است که در مورد اموالش، وصیت کند و ترکه‌اش را تقسیم نماید. و طوری صحبت می‌کنند که بیمار را در ردیف مردگان به شمار می‌آورند. 

باید دانست که این رفتار، اشبتاه است زیرا وضعیت روحی انسان، نقش بزرگی در زندگی شخص، ایفا می‌کند. اگر شما بتوانید این احساس را در بیمار، بوجود آورید که او سالم و تندرست است، ممکن است این مطلب باعث بهبودی او گردد. لذا هرگاه، نبی اکرم-صلّی الله علیه وسلّم- به عیادت بیماری می‌رفت می‌گفت: «لاَ بَأْسَ طَهُورٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ». 

 «اشکالی ندارد ان‌شاءالله باعث پاکی گناهان می‌شود ان شاء الله». 

چنانچه شرح آن گذشت. 

اما علما می‌گویند: اگر شما نزد بیماری رفتید که با مرگ، فاصله‌ی زیادی ندارد و امیدی به بهبودی‌اش وجود ندارد، در این صورت باید سخنانی به او بگویید که باعث حسن ظن او به خدا گردد و به رحمت خداوند، امیدوار شود. این سنت، عیادت است. 

یکی از شعراء می‌گوید: 

مرض الحبیب فعدته              فمرضت من خوفی علیه

وأتى الحبیب یعودنی            فشفیت من نظری إلیه

 (دوستم بیمار شد. پس به عیادت او رفتم و از بس که برایش نگران شدم من نیز بیمار شدم. و دوستم به عیادت من آمد. پس از نگاه به او، شفا یافتم). 

والله جئتکم زائراً          إلا وجدت الأرض تطوی لی

لا أنثنی وجهی عن بابکم     إلا تعثرت بأذیالی

سوگند به خدا که هرگاه به قصد زیارت شما آمدم، دیدم که زمین برایم در هم پیچیده می‌شود و جمع می‌گردد و هرگاه، از دروازه‌ی شما برمی‌گردم، دامنم مانع بازگشتم می‌شود. 

و ابوتمام می‌گوید: 

إذا مرضنا أتیناکم نعودکم          وتذنبون فنأتیکم ونعتذر

هرگاه ما بیمار می‌شویم به عیادت شما می‌آییم. و هرگاه شما مرتکب گناه می‌شوید، نزد شما می‌آییم و از شما عذرخواهی می‌کنیم. 

شاعری دیگر درباره‌ی یاد خداوند می‌گوید: 

إذا مرضنا تداوینا بذکرکم         ونترک الذکر أحیاناً فننتکس

هرگاه بیمار می‌شویم، با یاد شما خود را معالجه می‌کنیم و هنگامی که یاد شما را ترک می‌کنیم، حال ما خراب می‌شود. 

عیادت‌کننده نباید نزد مریض، زیاد از دنیا سخن بگوید و زیاد شوخی کند و حرف‌های غیرمناسب به زبان آورد، بلکه مدت عیادت را کوتاه کند و برود.

پانوشت‌ها:

  [۴۷] - صحیح مسلم (۲۱۶۲). 

 [۴۸] - بخاری (۷/۱۲۵) و مسند احمد (۲/۳۵۳). 

 [۴۹] - بخاری (۷/۱۲۵) و مسلم (۲۹۹۱) و ترمذی (۲۷۴۲) و ابن ماجه (۱۳۳۷). 

 [۵۰] - مسلم (۲۹۹۹۲) و احمد (۴/۴۱۲). 

 [۵۱] - ابوداود (۵۰۲۹)، ترمذی (۲۷۴۵)، احمد (۲/۴۲۹) و نگا: صحیح الجامع (۴۷۵۵) تألیف آلبانی. 

 [۵۲] - ابوداود (۵۰۳۴- ۵۰۳۵) مرفوعاً و موقوفاً و نگا: صحیح ‌الجامع (۳۷۱۵). 

 [۵۳]. مسلم (۲۹۹۳). 

 [۵۴] - زادالـمعاد (۲/۴۴۱). 

 [۵۵] - سنن ابی داود (۵۰۲۵) و ابن قیم این حدیث را در زادالـمعاد (۲/۴۴۱) حسن دانسته است. 

 [۵۶] - نگا: صحیح بخاری (۷/۱۲۵) و صحیح مسلم (۲۹۹۱). 

 [۵۷] - نگا: زادالـمعاد (۲/۴۴۲). 

 [۵۸] - ابوداود (۵۰۳۸)، ترمذی (۲۷۳۹)، احمد (۴/۴۰۰، ۴۱۱) و بخاری در الأدب الـمفرد (۹۴۰) و حاکم (۴/۲۶۸). این حدیث را ترمذی، نووی و حاکم، صحیح دانسته‌اند. 

 [۵۹] - مسلم (۲۱۶۲). 

 [۶۰] - مسلم: ۲۵۶۸. 

 [۶۱] - بخاری (۷/۶) و مسلم (۱۶۲۸).